با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
وبلاگ بزرگ خانواده طبق ضوابط و قوانین اسلامی توسط محمد سجاد رشیدی تهیه و تولید شده و در صورت مشاهده ی هرگونه مشکل و یا مورد غیر اسلامی سریعاً به ما از طریق فرم تماس با ما ، به ما اطلاع دهید
با تشکر
به گمان نگارنده، اصیلترین و عمومیترین رفتار و باور ما ایرانیان عبارت است از دروغگویی و علاقه بیپایان و سیرابنشدنی به شنیدن سخن دروغ. افکار عمومی را نمیتوان بخاطر چنین علاقهها و رویکردهایی سرزنش کرد، چرا که سرچشمههای گرایش به دروغ در روحیه زودباوری و نیز در ظلمهای فراوانی نهفته است که در طول تاریخ با آن مواجه بودهایم. ایرانیان در گستره تاریخِ کهن و پرفراز و نشیب خود، و بهرغم کوششهای فردی فراوان، هیچگاه نتوانستند حاکم بر سرنوشت خود باشند و هیچگاه نتوانستند آنچه را که دوست میداشتهاند و یا آنرا به صلاح خود و جامعه خود میدانستهاند، به مرحله اجرا درآورند. هزاران سال زندگی در خفقان و در زیر سلطه حکمرانانی که یا به سرنیزههای خود متکی بودهاند و یا به نیروهای آسمانی، به ما یاد داده است که آرزوها و دلبستگیها را تنها میتوان در خیال خود ساخت و پرورش داد. هزاران سال سرکوب اراده فردی ایرانیان، اعتماد به نفسها را از میان برده و به همه ما آموخته است که از بازگویی باور و خواستهای خود از زبان خودمان عاجز باشیم و آنها را به دیگران منسوب کنیم. عادت کردهایم که به یک دوره تاریخی و یا به یک مکتب و مرامی چنگ بیندازیم و احساسات مکتوم خود را به دروغ بدانها منسوب سازیم. ما نه تنها دروغ میسازیم و بازگو میکنیم و باور میکنیم، که حتی اگر کسی بخواهد در برابر آن ایستادگی کند را به سادگی و به سرعت لگدمال میکنیم و از سر راه بر میداریم. چرا که اینگونه اشخاص مزاحم آن کاخ پوشالیای هستند که برای آرامش و تخدیر جان و روان خود ساختهایم. همه ما در باره داستانهای تاریخی و روایتهای مجعول بسیار خوانده و شنیدهایم. به اندازهای که اگر همه روایتهای مجعول و مشکوک را از متون تاریخی کنار بگذاریم. گمان نمیرود که از آن کتابها چیزی بیش از تعدادی صفحات سفید بر جای بماند. چرا که عموم تاریخنگاران ما، واقعیتها را آنچنان که روی داده است، ننوشتهاند؛ بلکه آنگونه نوشتهاند که یا میل داشتهاند اتفاق بیفتد و یا تمایل و فرمان حاکمان بوده است. نمونه چنین خیالپردازیها و انتسابهای خلاف واقع برای این نگارنده نیز اتفاق افتاده است و خود شاهد مستقیم و زنده یکی از این دروغها است. مدتی بود که ادعایی در باره کعبه زرتشت به نقل از من در رسانههای گروهی فراوانی منتشر میشد (عبارت «گاهشمار تمام سنگی» را با هزاران درآمد در گوگل جستجو نمایید). پارههایی از آن سخنان که به بنده منسوب شدند، چنین هستند: «خوشبختانه پژوهشگر رضا مرادی غیاث آبادی که تحقیقات فراوانی در زمینه ایران باستان داشته، راز بنای کعبه زرتشت در نقش رستم را چاپ و منتشر کرده است. او گفته در کتابهای زرتشتی آمده که حضرت زرتشت در این مکان لحظه نوروز را محاسبه کرد. در زمانی که عربها کورفکر و نادان بودند، در ایران اخترشناسان بزرگی بودند. ساختمان نقش رستم یک گاهشمار تمام سنگی ثابت در جهان است که میبایست سازندگان آن از بسیاری از نکات علمی جغرافیایی و نجومی و سال کبیسه و انحراف کره زمین نسبت به مدار خورشید و تفاوت قطب مغناطیسی با قطب جغرافیایی و مسیر گردش زمین به دور خورشید و غیره را در ۲۵۰۰تا ۳۰۰۰ سال پیش در دوران حکومت هخامنشیان آگاهی میداشتند و یا حتی اطلاعاتی که امروزه خیلی از انسانهای پرادعا از وجود آن بیخبرند و دوباره باید آن را کشف کنند (مانند گرد بودن کره زمین و گردش زمین به دور خورشید یا برعکس) و به نام خودشان ثبت کنند». از آنجا که این سخنان سراسر آشفته و نادرست، به صراحت از قول من بازگو میشد و به بنده منسوب میگردید، وظیفه خود دانستم که آنها را تکذیب کنم و بنویسم و بگویم که هیچ بخش از این متنِ سراسر نادرست، نوشته من نیست و آنچه که در کتاب «رصدخانه نقشرستم» (چاپ سال ۱۳۸۸) و کتابهای دیگر در باره کاربری تقویمی و زمانسنجی کعبه زرتشت نوشتهام، نظریهای است متکی به اعداد و ارقام و زاویهها و محاسبات و مشاهدات که حتی یک جمله آن در این روایتهای مجعول وجود ندارد. (برای نمونه بنگرید به «تکذیبنامه: کعبه زرتشت و گاهشمار تمام سنگی» و مصاحبه با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه: «آیا همه خبرهای پخششده بر روی اینترنت را باید باور کرد؟». آن تکذیبنامهها نه تنها کمترین تأثیری در بازنشرهای فراوان و شورانگیزانه آن گفتار مجعول نداشت، که روز به روز بر دامنه انتشار و بازگویی آن افزوده شد. در چند روز گذشته نیز، چند شبکه تلویزیون بارها این سخنان مضحک را با انتساب به این نگارنده و همراه با فیلمهایی بیربط با موضوع در بخشهای گوناگون خبری خود پخش کردند و میلیونها نفر پای تماشای آن نشستند: گنجینههای کهن ایران. نامهنگاریها و کوششهای پیگیر نگارنده برای مقابله با این تحریفها، حاصلی به همراه نداشت و حتی در چند مورد با واکنشهایی اعتراضآمیز و عتابآلود روبرو شدم که به چه حقی میخواهم چنین افتخار بزرگ ایرانیان باستان را از آنان سلب کنم؟ طنز روزگار را ببین! در اینجا آهنگ آنرا ندارم که بار دیگر ناراستیهایی را که این سینهچاکان حقوق بشر دو هزار و پانصد ساله به یک نویسنده زنده و حی و حاضر میبندند و حقوق انسانی او را پایمال میکنند، تکذیب کنم. چرا که هیچ تأثیری در جلوگیری از بازنشرهای مجدد آن نخواهد داشت. روحیه خلاق و دروغپرداز و دروغباور همگانی بار دیگر بیدار شده و نمیخواهند به تکذیبنامهای اعتنا کنند که گسستی در کاخ پوشالی و خیالی آنان ایجاد میکند. میبینیم که حتی در دوران معاصر و در عصر ارتباطات گسترده و انبوه ابزارهای اطلاعرسانی، یک نویسنده زنده و فعال و در دسترس، با وجود وبسایتی شخصی که حدود دو هزار نفر بازدیدکننده در روز دارد، و مرتباً صدا یا نوشتههایش در رسانههای گروهی گوناگون پخش و منتشر میشود، از مقابله با دروغی که بدو منسوب کردهاند، عاجز است و کسی نمیخواهد که صدای تکذیبش را بشنود. حال با این اوصاف، با جعلیات تاریخی منتسب به اشخاصی در چند صد سال یا چند هزار سال پیش چه باید کرد و چگونه ممکن است با آنها مقابله نمود؟ خواننده منصف انصاف میدهد که اگر نگارنده اهل ماهیگیری از آب گلآلود و منافع شخصی بود، با سکوت از کنار این قضیه میگذشت و بجای آنکه خشم همگان را با چنین سخنان و اعتراضهایی برانگیزاند، این شایعه را وسیلهای برای فروش بیشتر کتابهایش و نیز شهرت و محبوبیت بیشتر قرار میداد. تردیدی در این ندارم که روزی فرا خواهد رسید که سازندگان و منتشرکنندگان این سخنان به کرسی دادخواهی خواهند نشست و مرا بازخواست خواهند نمود که چرا چنین دروغهایی را گفتی و چرا خلقالله را گمراه نمودی! انتظار میرود که همه رسانهها و اشخاصی که در انتشار آن گفتار مجعول سهمی داشتهاند، بنا به شرف و اخلاق انسانی و بنا به همه آن شعارهای زیبایی که هیچگاه از زبان ما نمیافتد، تکذیبنامههای این نگارنده را نیز منتشر کنند (که میدانم نمیکنند). اینچنین است قدرت دروغ در سرزمین مدعی راستی و پارسایی و حقوق بشر چندین هزار ساله. ـــــــــــــــــــــ همچنین بنگرید به:
تکذیبنامه: کعبه زرتشت و گاهشمار تمام سنگی گفتارهای دیگر:
1. دروغ زیباست و واقعیت زشت
2. سخنان تازه استاد رجبی و برآشفتگی جاعلان تاریخ و پیروان ناراستی و دروغ
3. دروغ در زیر برف راستی
4. مزدک: قربانی صاحبان قدرت و ثروت و نیرنگ